English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (8711 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
remote U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
key مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
computerization U عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
master slave computer system U یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
internally stored program U کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
distributes U سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
distribute U سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
distributing U سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
computerised ordering systems U سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
electronic U سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
teletypewriter U صفحه کلید و چاپگر متصل به سیستم کامپیوتری که مستقیماگ یا به وسیله نوار کاغذ پانچ شده داده وارد میکند
plug compatible manufacurer U شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
piggybacks U دستیابی غیر مجاز به سیستم کامپیوتری که باید از طریق کلمه رمز یا ترمینال کاربر مجاز انجام شود
piggyback U دستیابی غیر مجاز به سیستم کامپیوتری که باید از طریق کلمه رمز یا ترمینال کاربر مجاز انجام شود
automation U کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
satellite U ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
satellites U ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
status U سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال
jobs U ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
ro U ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند
job U ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
interfaces U کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
interface U کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
off line U وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
off load U انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
lan U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
tools U در سیستم کامپیوتری
computing system U سیستم کامپیوتری
computer system U سیستم کامپیوتری
drops U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropping U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropped U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
hybrid computer system U سیستم کامپیوتری دو رگه
multicomputer system U سیستم چند کامپیوتری
computer information system U سیستم اطلاعات کامپیوتری
small computer system interface U میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
liveware U عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
automatic data handling U سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
upload U انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
overlap processing U پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
capture U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
captures U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
tariff U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
expandable U سیستم کامپیوتری که قابل رشد است .
capturing U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
tariffs U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
pos U سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند
receives U ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
receive U ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
machines U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machine U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
processor U سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
storing U واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
inquiries U ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
machined U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
housekeeping U امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
inquiry U ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
store U واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
coral U زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
hacked U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hack U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
knowledge U سیستم کامپیوتری که عکس العملهای ذخیره سازی
batch processing U سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
hacks U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hands-on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
electronic U سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
model U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
baseline document U سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
models U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
modeled U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
cbt U استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
conversational mode U سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
dual U سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
systems analysis U برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
processor U سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
primary U 1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
modelled U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
priority U اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
land arm mode U سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
interface human machine interface U امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
multi user system U سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
c U استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
priorities U اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
bundle U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
standard U خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
direct objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
bundling U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
home grown software U برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
multi tasking U توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
indirect objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
protocols U استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
standards U خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
HMI's U امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
HMI U امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
customer U شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
customers U شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
multitasking U توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان
diagnostic U نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
diagnostic U تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری
protocol U استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
object U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
internal U زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
onion skin architecture U طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
objecting U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
bundles U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
objected U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
architecture U طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
down U مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
consumables U موضوعات سادهای که در اجزای هر روزه سیستم کامپیوتری لازم اند
processes U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
integrated U ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
front panel U مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
primary U که برنامه جاری را ذخیره میکند 2-حافظه اصلی داخل سیستم کامپیوتری
illegal U دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
auto U سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
autos U سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
CBMS U استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
multi- U سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
BACS U سیستم حمل پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری در یک شبکه امن
privilege U حساب کامپیوتری که امکان دستیابی به برنامههای خاص یا داده سیستم حساس را میدهد
machines U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
multi U سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
turnkey system U سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
machine U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
performance monitor U برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
vab U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواند یک سیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند
normalizes U تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalize U تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
machined U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
monitors U برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
monitored U برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
monitor U برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
kernels U توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
normalising U تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalises U تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalised U تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
kernel U توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
hybrid circuit U ترکیب مدارهای آنالوگ و دیجیتال در سیستم کامپیوتری برای رسیدن به هدف مخصوص
Quantel U شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
logic U عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
automatic data processing system U سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
bankers automated clearance system U سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
store U حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
macintosh U یک سیستم ریزکامپیوتری مشهور که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است مکینتاش
memories U فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
bells and whistles U یک توضیح غیر رسمی ازویژگیهای بیشتر یک سیستم کامپیوتری که شامل گرافیک نمایش رنگی
data integrety U ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
volatility U تعداد رکوردهایی که از یک سیستم کامپیوتری حذف یا لعنه می شوند در مقایسه با کل اعداد ذخیره شده
interval timer U شیوهای که بوسیله ان زمان سپری شده میتواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود
memory U فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
storing U حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
electronic bulletin board U یک سیستم کامپیوتری که لیستی از پیام های تلفن زده شده مردم را نگهداری میکند
physical record U همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
IBM U بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
process bound U برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
retrospective parallel running U اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
add-ons U سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
add-on U سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
mainframe computer U سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
storage U حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
commanded U کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
commands U کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
command U کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
ethernet U نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد
appliance computer U سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
chassis U فریم فلزی که تختههای مدار را به همراه سیم ها و سوکتهای لازم در سیستم کامپیوتری پوشش داده است
dedicated U کامپیوتری در شبکه که به چاپگر متصل است و وفیفه مدیریت کارهای چاپ و صنعت چاپ کاربران در شبکه را بر عهده دارد
faults U مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
assigning U 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigned U 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assign U 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigns U 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
keyboard terminal U صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
fault U مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
mttr U متوسط زمانی که انتظار می رود برای تشخیص و تصحیح یک خطا در سیستم کامپیوتری لازم باشدRepair To Time ean
faulted U مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
winchester disk U دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
dual U دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
asynchronous U 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
TDS U سیستم کامپیوتری که معمولاگ کارهای دستهای را پردازش میکند تا وقتی که وقفه رخ دهد و سپس منابع را به تراکنش جدید اختصاص میدهد
icon U نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
icons U نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
ikons U نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
OCCAM U زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم چند پردازنده یا چند کاربر
configuration U روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
image [سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
images U سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
supervisory U برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
configurations U روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
serial U سیستم کامپیوتری با یک ALU که دستورات را یکی یکی انجام میدهد
serials U سیستم کامپیوتری با یک ALU که دستورات را یکی یکی انجام میدهد
vectors U سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2تعریف فونتیک چیست؟
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1معنی lead lag compensator
1rhodamine
4express, overexpression
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com